آیا سهام شما ارزش قیمت بازار آن را دارد

ساخت وبلاگ

ارزیابی یک شرکت و سهام مشترک آن بخش مهمی از مدیریت مالی است. در یک شرکت عمومی به ویژه ، ارزیابی ناگزیر وارد بحث و گفتگو می شود: چشم انداز فروش سهام جدید. زمان مسائل مربوط به سهام جدید. قیمت خرید و واگذاری. آسیب پذیری این شرکت در برابر پیشنهاد ناخواسته تصاحب. توصیه […]

ارزیابی یک شرکت و سهام مشترک آن بخش مهمی از مدیریت مالی است. در یک شرکت عمومی به ویژه ، ارزیابی ناگزیر وارد بحث و گفتگو می شود:

  • چشم انداز فروش سهام جدید.
  • زمان مسائل مربوط به سهام جدید.
  • قیمت خرید و واگذاری.
  • آسیب پذیری این شرکت در برابر پیشنهاد ناخواسته تصاحب.
  • توصیه برنامه خرید سهام.

متأسفانه ، این بحث ها اغلب در حالی که مدیران سعی می کنند نسبت های درآمد امروز را با موارد غالب در دهه 1960 و اوایل دهه 1970 آشتی دهند ، تجزیه می شوند. کاهش شدید در چند برابر P-E معیارهای قدیمی با ارزش منصفانه را باطل کرده است. سردرگمی در مورد معقول بودن قیمت سهام امروز می تواند مدیران را به اشتباه ، که سهام شرکت آنها کاملاً کم ارزش است ، نتیجه بگیرد و بنابراین آنها باید یک مسئله سهام را به تعویق بیندازند یا یک برنامه بازپرداخت سهام بزرگ را آغاز کنند.

در این مقاله شواهد در مورد کارآیی بازارهای سرمایه ایالات متحده را مرور می کنیم و پیامدهای کارآیی بازار را برای توانایی مدیر مالی شرکت ها در حدس دوم بازار در نظر می گیریم. ما محدودیت ها و خطرات روشهای ارزیابی متداول را تشریح می کنیم و خواننده را ترغیب می کنیم تا به عنوان یک رویکرد از روشی استفاده کند که تعیین کننده های اساسی ارزش را به رسمیت می شناسد-یعنی (1) آینده شرکت ، سودآوری بلند مدت ، (2) آینده آن ،فرصت های سرمایه گذاری بلند مدت ، (3) نرخ علاقه بدون ریسک به اقتصاد ، و (4) بازده اضافی که سرمایه گذاران به دنبال جبران خسارت برای ریسک عملیاتی و مالی شرکت هستند که از طریق مالکیت نمی توانند "متنوع باشند"سبد سهام.

کارایی بازار

هنگامی که اقتصاددانان می گویند بازار سهام کارآمد است ، به این معنی است که اطلاعات به طور گسترده و ارزان در دسترس سرمایه گذاران است و قیمت های امنیتی منعکس کننده کلیه اطلاعات مربوطه و قابل اطمینان است. عامل در این کارآیی جمعیت زیادی از سرمایه گذاران حرفه ای است که هرکدام در تلاش برای دستیابی به بازده بیش از 1/2 ٪ یا 1 ٪ هستند.(اتفاقاً اهمیت بازده افزایشی 1/2 ٪ ، اتفاقاً نباید دست کم گرفته شود. به عنوان مثال ، در تجارت مدیریت نمونه کارها بازنشستگی ، بازده افزایشی 50 امتیاز پایه می تواند هزینه های برنامه بازنشستگی سالانه را تقریباً 10 ٪ کاهش دهد. کسب بازده برتر مشتری های جدید را بدست آورید.)

این سرمایه گذاران و تحلیلگران نیز به سرعت اطلاعات جدیدی را در مورد یک شرکت یا یک صنعت پردازش می کنند و در نتیجه تعدیل سریع قیمت سهام ایجاد می شود - احتمالاً آنقدر سریع که هیچ کس نمی تواند سود بزرگی را استخراج کند. در یک بازار کاملاً کارآمد ، از آنجا که کلیه اطلاعات عمومی در دسترس در قیمت بازار تعبیه شده است ، یک تحلیلگر نمی تواند با بررسی این اطلاعات ، اوراق بهادار نادرست را شناسایی کند.

شواهدی در مورد تجزیه دوره ای در کارآیی بازار برای سهام خاص وجود دارد که بخشی از آن با محدودیت در فروش کوتاه و عدم تمایل مدیران سرمایه گذاری به نگه داشتن اوراق بهادار که تفاوت زیادی با مدیران رقیب نمونه کارها دارند ، وجود دارد. خطرات رقابتی و شخصی شرط بندی در برابر سایر مدیران و اشتباه بودن ظاهراً از مزایای احتمالی پیگیری سرمایه گذاری خلاف فراتر می رود. به عبارت دیگر ، شغل شخص احتمالاً ایمن است تا زمانی که عملکرد نسبی شخص از نظر منطقی خوب باشد.

همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می دهد بعضی اوقات خودی ها اطلاعاتی را در اختیار دارند که به آنها فرصت های سودآوری در بازار می دهد. مشهورترین پرونده با محوریت کشف عمده نقره ، روی و مس در نزدیکی تیمینز ، انتاریو توسط تگزاس خلیج گوگرد در سال 1964. برخی از اعضای مدیریت گفته می شوند قبل از اعلام این یافته ، از معاملات در سهام خلیج تگزاس سود می برند.

اما مفهوم یک بازار کارآمد هم از نظر فکری و هم به خوبی از حقایق پشتیبانی می شود. 1 این مفهوم مدیر مالی را در یک شرکت متعلق به عمومی با یک نقطه شروع خوب برای فکر کردن در مورد قیمت های امنیتی فراهم می کند. مگر اینکه دلیل بسیار خوبی برای اعتقاد بر خلاف آن داشته باشد ، توصیه می شود فرض کنید که قیمت بازار نه بیشتر و نه از ارزش منصفانه است. پیشی گرفتن از بازار باید برای آنچه در آن قرار دارد دیده شود: با افزایش تعداد سرمایه گذاران حرفه ای پیشرفته ، کار دشوارتر می شود. تصمیمی مبنی بر اینکه بازار ارزش اشتباهی را به سهام می دهد ، باید توسط اطلاعاتی که قبلاً توسط سرمایه گذاران در نظر گرفته نشده بود یا با شواهدی از تجزیه در روند ارزیابی ، پشتیبانی شود.

نمونه ای از تحلیلی که ما به آن اشاره کردیم و ممکن است در نمایشگاه I به صورت شماتیک نمایش داده شود ، ممکن است مفید باشد. در اواسط سال 1978 ، مدیریت Digityme ، یک شرکت شیمیایی تخصصی متوسط ، متقاعد شد که سهام کم ارزش است. نسبت قیمت درآمد این شرکت از دهه 30s در دوره 1970 تا 1973 به 8 رسیده بود. یک برنامه بازپرداخت سهم بزرگ با حق بیمه 17 ٪ در بازار به نظر می رسید که به نفع سهامداران باقیمانده و کاهش خطر تصاحب غیر دوستانه است. با این حال ، مدیریت ابتدا تصمیم گرفت تا منبع سوءاستفاده ها را شناسایی کند و بزرگی آن را تعیین کند.

نمایشگاه اول تحلیلگران و مدیریت شرکت در مورد تعیین قیمت مناسب سهام

بررسی اطلاعات در دسترس عموم باعث شک و تردید در مورد هرگونه ارزیابی کم ارزش شد. سایر شرکت های مبتنی بر فناوری متوسط در دهه 1970 دچار تجدیدنظر مشابهی شده بودند. علاوه بر این ، سهام براساس پیش بینی اجماع تحلیلگران محترم که از سهام پیروی می کردند ، قیمت منطقی به نظر می رسید. روند ارزیابی آنها ، همانطور که در قیمت بازار منعکس شده است ، سالم به نظر می رسید.

خوشبختانه ، مدیریت DigityMe ارزیابی کاملی از چشم انداز بخش های مختلف انجام داده بود. همچنین مناسب بودن اصول حسابداری به طور کلی پذیرفته شده را به وضعیت آن بررسی کرده بود. این تجزیه و تحلیل شکاف گسترده ای بین پیش بینی مدیریت از بازگشت سهام و "خیابان" را نشان داد:

طبق پیش بینی داخلی ، سهام 35 ٪ به 45 ٪ کاهش یافته است. مدیریت ، با فهمیدن اینکه هیچ مشاجره ای با روند ارزیابی تحلیلگران برای رسیدن به قیمت نظری (همخوانی با مراحل نمایشگاه I) ندارد ، تصمیم گرفت که این شکاف در اطلاعاتی که دو طرف در دسترس داشتند قرار دارد. در نتیجه ، این شرکت تصمیم به خرید مجدد سهام تهاجمی گرفت.

مثال DigityMe سه مورد را برای حدس زدن دوم موفق به بازار نشان می دهد. در مرحله اول ، مدیریت باید از تله معادله معادله P-E کم (به صورت تاریخی) با شواهدی از ارزش گذاری جلوگیری کند. دوم ، شرکت باید درک تحلیلگران پیشرو را برای تغییرات قابل توجه از پیش بینی های خود نظارت کند. سوم ، شرکت باید بتواند این پیش بینی ها را به تخمین ارزش اقتصادی ترجمه کند. این به موضوع فرآیندهای ارزیابی است که اکنون می چرخیم.

روش ارزیابی

شهود به ما می گوید که ارزش اقتصادی یک شرکت به چشم انداز سودآوری ، توانایی آینده آن در سرمایه گذاری مجدد وجوه در تجارت ، ریسک پذیری آن و بازده موجود از معیار بدون ریسک بستگی دارد (استاندارد قبض های خزانه داری است). به عنوان مثال ، جای تعجب آور نیست که IBM با حق بیمه قابل توجهی نسبت به ارزش کتاب خود می فروشد ، در حالی که بوستون ادیسون با تخفیف قابل توجهی از ارزش کتاب به فروش می رسد (به آخرین ستون نمایشگاه II مراجعه کنید).

نمایشگاه II مقایسه ویژگی های مالی IBM و بوستون ادیسون در درصد

نگاهی به عملکرد هر یک قیمت را توضیح می دهد. IBM در سرمایه گذاری مجدد درصد قابل توجهی از درآمد خود در بازده بالا بسیار موفق بوده است. سرمایه گذاران به رسمیت شناختن توانایی IBM در کسب بازده بالاتر از بازار ، حق بیمه نسبت به ارزش کتاب را پرداخت می کنند. در مقابل ، تجارت بوستون ادیسون نیاز به سرمایه گذاری مجدد سنگین بودجه در بازده پایین دارد. سهام آن با توجه به تخفیف قیمت گذاری می شود.

چه چیزی اجرایی مالی به یک روش ارزیابی نیاز دارد که (1) از فرضیات صریح در مورد عملکرد آینده شرکت خود ، خطر نسبی سهام مشترک خود و نرخ بهره بدون ریسک استفاده می کند ، و (2) ارزش یک را تخمین می زندسهام شرکت بر اساس این فرضیات. ارزش کتاب به عنوان معیاری از ارزش اقتصادی نقش های اصلی سودآوری و فرصت های سرمایه گذاری مجدد را نادیده می گیرد و از این رو کمکی است. ارزش انحلال مناسب است ، بدیهی است ، فقط در صورتی که مدیریت قصد دارد شرکت را حل کند. با شناخت این نواقص ، تحلیلگران در شرکت ها ، شرکت های بانکی سرمایه گذاری و خانه های کارگزاری به عنوان روشی برای ارزیابی ، به طور فزاینده ای به یک دوست طولانی مدت ، مدل ارزیابی سود سهام تبدیل می شوند. 2

مدل ارزیابی سود سهام

تعیین کننده های بلند مدت قیمت سهام مرموز نیست. تصمیم به خرید سهام مشترک کاملاً شبیه تصمیم یک شرکت برای سرمایه گذاری در موجودی یا مطالبات مطالبات یا کارخانه و تجهیزات است. در ازای پرداخت اولیه ، سرمایه گذار امیدوار است که بازپرداخت نقدی را در قالب سود سهام یا سود فروش سهام یا هر دو دریافت کند. ارزش سهام برابر است با ارزش فعلی جریان نقدی آینده که در بازده مورد نیاز سرمایه گذار (هزینه سهام) تخفیف می یابد.

فرض کنید یک شرکت در حال حاضر 8 ٪ بازده سهام خود را 10 دلار برای هر سهم کسب می کند و نیمی از درآمد خالص خود را به عنوان سود سهام پرداخت می کند. انتظار می رود این الگوی سودآوری و سرمایه گذاری مجدد درآمد را به طور نامحدود ادامه دهد. عملیات این شرکت بسیار چرخه ای نیست و بدهی آن متوسط است. سرمایه گذاران ، با تشخیص ریسک کم ، "نیاز به" فقط 13 ٪ بازده سرمایه گذاری خود را دارند. 3 این نشان دهنده حق بیمه 4 ٪ ریسک بیش از 9 ٪ بازده موجود از اوراق قرضه دولتی ایالات متحده است. نمایشگاه III داده های مؤثر بر رشد سود سهام را نشان می دهد.(برای بحث در مورد پیش بینی یک جریان سود سهام ، درج حاکم در صفحه 128 را ببینید).

نمایشگاه III جریان سود سهام آینده شرکت نمونه

پیش بینی سود سهام

پیش بینی جریان سود سهام یک شرکت را نمی توان در انزوا انجام داد. این باید با اهداف شرکتی که مدیریت به صورت دوره ای تنظیم و تجدید نظر می کند ، شروع شود و با سبد مدیریت گزینه ها و استراتژی های بازار محصول.

این فرایند سرانجام در طی یک دوره از سه تا پنج سال به یک برنامه عملیاتی و تأمین مالی هم می پیوندد. یک بخش از این طرح تعیین نیاز شرکت برای تأمین اعتبار اضافی برای سرمایه گذاری ها برای پشتیبانی از استراتژی های بازار محصول خود است.

بخش دیگری از این طرح ، تعیین بخش های بازارهای سرمایه است که شرکت قصد دارد به آن ضربه بزند و شرایطی را که می پذیرد-که البته ، تا حد زیادی به عملکرد رقابتی و مالی نزدیک آن بستگی دارد.

هنگامی که مدیریت برای چند سال آینده در یک برنامه عملیاتی و تأمین مالی حل و فصل شد ، می تواند پیش بینی عملکرد مالی را انجام دهد که شامل یک جریان سود سهام است. به صورت جدولی پیش بینی می تواند به این شکل باشد:

در پایان دوره سود سهام تخمین زده شده در هر سهم ، می توان فرض کرد که سود سهام در هر سهم از آن نقطه با نرخ ثابت برابر با بازده پیش بینی شده در سهام کتاب افزایش می یابد ، درصد درصد از درآمد دوباره سرمایه گذاری می شود (با فرض عدم مسائل مربوط به سهام جدید آینده). مقدار یک جریان که با نرخ ثابت رشد می کند برابر با سود سهام اولیه برای هر سهم تقسیم بر (نرخ تخفیف منهای نرخ رشد) است.

این شرکت با به دست آوردن بازده 8 درصدی ارزش کتاب و حفظ نیمی از درآمد خود ، EPS و سود سهام را برای هر سهم 4 ٪ در سال نشان می دهد. ارزش فعلی یک جریان سود سهام که با نرخ ثابت به بی نهایت رشد می کند برابر با نرخ سود سهام امروز است که با هزینه سرمایه گذار سهام سرمایه گذار تقسیم می شود ، کمتر از نرخ رشد سود سهام در هر سهم است. این ارزش فعلی (نرخ تخفیف ، 13 ٪) برای هر سهم 4. 44 دلار است. به عبارت دیگر ، ارزش اقتصادی سهام 4. 44 دلار است - که با فرض یک بازار کارآمد ، ارزش بازار سهام خواهد بود.

در صورت نیاز به پیش بینی سودآوری و نرخ سرمایه گذاری مجدد در آینده ، مدل ارزیابی سود سهام تقاضای زیادی برای مدیریت ایجاد می کند. با این وجود ، داشتن یک روش ارزیابی مفید است که بر عوامل اصلی ارزش ارزش متمرکز است. این تمرکز ممکن است منجر به پیش بینی های بهتر و در قدردانی بیشتر از میزان عدم اطمینان در ارزیابی قیمت شود. مدل ارزیابی سود سهام همچنین وابستگی به ارزیابی نسبی را از بین می برد و تخمین از ارزش مطلق را فراهم می کند.

برآورد ارزش مطلق برای حفظ ظاهری از عقلانیت زمانی که بازار به شدت غیرمنطقی به نظر می رسد مهم است - مانند بازار "دو لایه" در اوایل دهه 1970، زمانی که سهام رشد با نسبت قیمت به سود بسیار بالا فروخته می شد. در آن گروه، ضریب P-E یک شرکت نه بیشتر و نه کمتر ظالمانه به نظر می رسید.

یکی از آن عزیزان بازار، محصولات آون بود که قیمت آن تا اوایل سال 1973 تا 140 دلار یا 60 برابر درآمد، بر اساس رکورد درآمدهای برجسته اش، پیشنهاد شده بود. در دهه گذشته، خالص هر سهم ایوان با نرخ مرکب سالانه 17 درصد رشد کرده بود.

آیا ایوان می تواند این سرعت را ادامه دهد؟علیرغم حق بیمه بالای خود در بازار، این شرکت نشانه های آشنای پیری را نشان می داد - کاهش تدریجی سودآوری و توانایی آن در سرمایه گذاری مجدد درصد بالایی از درآمد. بازده حقوق صاحبان سهام از 37 درصد در سال 1965 به 33 درصد در سال 1972 کاهش یافت و نرخ سود تقسیمی آن از 55 درصد در سال 1965 به 63 درصد در سال 1972 افزایش یافت.

مقاله‌ای در مجله فورچون در آن زمان پیشنهاد کرد که بحث در مورد ارزش‌گذاری «واقعی» سهام در حال رشد با استفاده از مدل ارزیابی سود سهام حل شود. برای Avon، نویسنده یک نرخ رشد به طور پیوسته در حال کاهش و یک نرخ سود سهام در حال افزایش برای شرکت در حال سررسید را فرض کرده است. او با اعمال نرخ تنزیل متناسب با ریسک سهام (14 درصد) برای جریان سود پیش بینی شده، ارزش آن را تنها 42. 50 دلار محاسبه کرد! 4

شاید برخی از این استدلال در مورد ارزش مطلق در بین سرمایه گذاران فرو رفت. سهام آون که قبلاً از اوج فوریه 1973 از 140 دلار به 102 دلار در زمان انتشار مقاله کاهش یافته بود - تا حدی به دلیل افزایش سود ناامیدکننده در سه ماهه دوم سال 1973 - همراه با بقیه بازار سقوط کرد. در پاییز 1974 به 19 دلار رسید. سپس بهبود یافت و طی پنج سال گذشته در محدوده 30 تا 60 دلار معامله شد.

اخیراً، مدیریت یک شرکت کامپیوتری که به سرعت در حال گسترش است، در مورد زمان بندی یک موضوع سهام فکر می کند. قیمت سهام آن به همراه قیمت سایر سهام فناوری به شدت افزایش یافته بود. این سهام 12 برابر درآمد سال 1981 و تقریباً 5 برابر ارزش دفتری فروخته شد. مدیریت پیش‌بینی عملکرد را دشوار می‌دانست که به عدم قطعیت در زمان‌بندی کمک می‌کرد.

مدیر ارشد مالی با تخمین آنچه شرکت باید برای شایستگی قیمت فعلی بازار انجام دهد ، بن بست را شکست. مدیرعامل با توجه به سودآوری و سرمایه گذاری مجدد در آینده مورد نیاز ، مدیرعامل به سرعت تصمیم گرفت تا به شرکت کننده دستور دهد تا این پیشنهاد را انجام دهد. دامنه اعداد تولید شده توسط پیش بینی های شرکت زیر هزینه های لازم برای تضمین ارزش بازار در سهام قرار گرفت.

یک رویکرد کوتاه برای ارزیابی

ارزش کتاب به تنهایی بینش بسیار کمی در مورد ارزش واقعی یک سهام ارائه می دهد. دیدن فرکانس ذکر شده سهام به عنوان "ارزان" یا "کم ارزش" ذکر شده است زیرا آنها با ارزش کمتر از ارزش کتاب می فروشند. غالباً بررسی عملکرد شرکت از لحاظ اساسی به راحتی ارزیابی پایین بازار را توضیح می دهد.

این شرکت ممکن است یک "تله نقدی" باشد - به این معنی که نمی تواند بازده کافی در سهام خود را بدست آورد اما همچنان در این بازده ناکافی ، بخش عمده ای از درآمد خود را دوباره سرمایه گذاری می کند. بوستون ادیسون نمونه ای از شرکتی است که در یک محیط نظارتی خصمانه گرفتار شده و قادر به کسب بازده کافی نیست. بازار بوستون ادیسون را به عنوان یک تله نقدی می داند و به همین ترتیب سهام خود را قیمت می کند.

ارزش کتاب نتواند منعکس کند که یک شرکت در سرمایه خود درآمد دارد. با این وجود ، می توان ماتریس نسبت ارزش ارزش کتاب را که شامل سه تعیین کننده ارزش است ، تهیه کرد: نرخ سرمایه گذاری مجدد ، بازده به دست آمده در سرمایه سهام و بازده مورد نیاز سرمایه گذاران.

جداول ماتریس با محاسبه سود سهام در هر سهم برای مجموعه خاصی از فرضیات و تخفیف آنها به ارزش فعلی خود با هزینه سهام شرکت تهیه می شود. مقدار فعلی سپس با ارزش کتاب آغاز می شود تا به نسبت ارزش ارزش کتاب ارزش بازار برسد. به عنوان مثال ، نسبت برای شرکت نمونه نشان داده شده در نمایشگاه III 44/0 ($ 4. 44 ÷ 10 دلار) است.

این ماتریس ها (نمایشگاه IV) در فرض آنها بسیار سفت و سخت هستند که ، به عنوان مثال ، بازده سهام یا نرخ سرمایه گذاری مجدد برای 5 ، 10 یا 20 سال ثابت خواهد ماند. آنها ، با این حال ، یک روش سریع برای تعیین استدلال نسبت خاص قیمت بازار به ارزش کتاب ارائه می دهند. آنها تأیید می کنند که سهام IBM ، که به نظر می رسد قادر به سرمایه گذاری مجدد 30 ٪ تا 40 ٪ از درآمد خود در بازده هایی است که 7 ٪ تا 9 ٪ بیشتر از هزینه سهام خود هستند ، باید با حق بیمه قابل توجهی بفروشند تا ارزش کتاب را داشته باشند. به نظر می رسد نسبت ارزش ارزش کتاب بوستون ادیسون با توجه به سرمایه گذاری سنگین درآمد در بازده که 3 ٪ تا 5 ٪ کمتر از بازده سهامداران آن هستند ، مناسب به نظر می رسد.

نمایشگاه IV نسبت ارزش ارزش کتاب بر اساس هزینه حقوق صاحبان سهام 15 ٪ * * لازم است مجموعه ای از جداول برای هر هزینه از سهام عدالت محاسبه شود. نسبت نظری ارزش بازار به ارزش کتاب با تغییر هزینه فرض عدالت تغییر می کند.

نمونه های IBM ، بوستون ادیسون و ایوان منحصر به فرد نیستند. یک مطالعه از 1،448 شرکت نشان می دهد که قیمت گذاری پیشنهاد شده توسط مدل ارزیابی سود سهام نسبتاً با نسبت ارزش ارزش ارزش کتاب بازار از 31 دسامبر 1975 برای سهام مشترک آنها سازگار است. 5 نمایشگاه V نسبت ها را نشان می دهد. شرکتی که بازده سهام عدالت به طور متوسط ، بین 8 ٪ تا 11. 9 ٪ در دوره 10 ساله قبلی و درآمد مجدد آن بین 20 تا 39 درصد بود ، نسبت ارزش کتاب ارزش بازار را به طور متوسط داشت.

نمایشگاه V نسبت ارزش کتاب ارزش بازار متوسط برای 1،448 سهام از 31 دسامبر 1975

جای تعجب نیست که این مطالعه تعدادی از شرکت ها را مشخص کرد که قیمت بازار آنها براساس مدل ارزیابی سود سهام تفاوت قابل توجهی با قیمت های مورد انتظار دارد. اختلافات بدون شک بخشی از (1) تحریف در سودآوری گزارش شده به دلیل شیوه های حسابداری یا تورم ، (2) فرصت برای افزایش قابل توجه ارزش از طریق بازپرداخت یا فروش دارایی ها ، یا (3) پیش بینی برای سودآوری و سرمایه گذاری مجدد متفاوت از تاریخی است. سطح. با این حال ، این اختلافات به اهمیت تجزیه و تحلیل دقیق اصول و نه به نقص در مدل ارزیابی اشاره دارد.

یک دوست قدیمی و خطرناک

نسبت های درآمد را نمی توان نادیده گرفت. آنها بخشی از بیشتر بحث و گفتگو در مورد اینکه آیا سهام یا کسب ارزان یا عزیز است. آنها بخشی از فیلترهای داخلی ما ، چمدان های ما هستند که با سالها فکر کردن در مورد قیمت سهم در شرایط درآمد ساخته شده اند. در واقع ، اگر با مراقبت و تشخیص اینکه می توانند بسیار گمراه کننده باشند ، مفید هستند.

استدلال نسبت P-E یک شرکت اغلب با یکی از چهار روش آزمایش می شود:

1. مقایسه نسبت P-E امروز با میانگین سطح 5 تا 10 سال گذشته.

حتی در محیط امروز ، مدیران از توصیه های بانکداران سرمایه گذاری برای فروش سهام جدید با نسبت قیمت های 5 تا 7 به 7. دست می دهند.

تفکر آرزو ممکن است باعث شود مدیریت یک شرکت از دلایل واقعی کاهش نسبت غافل شود و انتخاب خطرناکی را برای به تعویق انداختن صدور سهام جدید انجام دهد. البته بیشتر سهام از افزایش نرخ بهره از 5 ٪ در سال 1965 به دو رقم امروز رنج بردند ، زیرا وام دهندگان سعی در محافظت از بازده واقعی خود در مواجهه با تورم دارند. هزینه سهام برای یک شرکت با ریسک متوسط در شاخص صنعتی S& P 400 سهام بر این اساس از 9 ٪ تخمین زده شده در سال 1965 به حدود 15 ٪ در این نوشتار افزایش یافته است.

افزایش نرخ تخفیف از 9 ٪ به 15 ٪ به میزان قابل توجهی ارزش فعلی جریان سود سهام را کاهش می دهد و این کاهش مستقیماً در نسبت قیمت درآمد منعکس می شود. نمایشگاه VI تاریخ را تعیین می کند.

نمایشگاه VI داده های مالی شاخص صنعتی استاندارد و پور ، 1960-1980

مسئله مهم این است که آیا در آینده رشد در درآمد و سود سهام شرکت باعث افزایش نرخ تخفیف ناشی از نرخ تورم بالاتر خواهد شد. این به طور طبیعی ، به توانایی مدیریت در افزایش قیمت محصول و سودآوری اسمی به سطوح سازگار با هزینه اسمی بالاتر سهام بستگی دارد. 6

2. مقایسه نسبت P-E امروز ، به عنوان درصد نسبت P-E برای شاخص گسترده بازار ، با میانگین سطح 5 تا 10 سال گذشته بیان شده است.

تحلیلگران به طور کلی سعی می کنند با مقایسه نسبت قیمت فعلی سهام سهام به عنوان درصد از نسبت ، مثلاً S& P 400 (در مورد سهام یک تولید کننده) با همان رابطه برای 5 گذشته ، عواملی را که بر بازارها تأثیر می گذارند خنثی کنند. به 10 سالاین عواملی مانند افزایش نرخ بهره را خنثی می کند. با این حال ، این تفاوت بین شرکت ها در توانایی خود در افزایش قیمت محصول و سودآوری اسمی به منظور جبران نرخ های بالاتر تورم را تشخیص نمی دهد.

علاوه بر این ، این رویکرد برای تنظیم موقعیت هایی که اصول اساسی یک شرکت در آن رنج می برد ، نمی تواند تنظیم کند. به عنوان مثال ، نسبت درآمد Xerox به عنوان درصد P-E S& P 400 امروزه در سطح تاریخی قرار دارد. اما این بدان معنی نیست که سهام Xerox نسبت به بازار ارزان است. در حالی که هنوز یک شرکت بسیار سودآور است ، Xerox به وضوح همان نسبت نسبی P-E را که امروز در سال 1965 فرمان داده است ، ضمانت نمی کند. توانایی آن برای سرمایه گذاری مجدد درآمدها در پروژه های با بازگشت بالا تضعیف شده است ، همانطور که با کاهش بازده آن به سهام کتاب از 31 مشهود است٪ تا 18 ٪ و با افزایش نسبت پرداخت سود سهام خود از 20 ٪ به 35 ٪.

البته مورد Xerox غیر معمول نیست. یک شرکت بالغ می تواند انتظار کاهش قابل توجهی در نسبت قیمت درآمد خود را داشته باشد. در نمایشگاه VII ما این تجربه را برای یک شرکت معمولی ، هرچند فرضی ، ترسیم کرده ایم. با بازگشت آن به سهام عدالت و سپس پایین آمدن ، نسبت پرداخت سود سهام آن به همراه درآمد آن صعود می کند. کاهش نسبت P-E آن مسیرهای معیار بازده سهام و نسبت پرداخت سود سهام را پیش بینی می کند.

نمایشگاه تأثیر VII در تغییر اصول بر نسبت P - E شرکت فرضی

3. مقایسه نسبت درآمد امروز با شرکتهای قابل مقایسه.

روش دیگر آزمایش معقول بودن نسبت به درآمد قیمت ، تعیین آن در کنار نسبت شرکتهایی است که از نظر ارزش ارزیابی اساسی تا حد امکان قابل مقایسه هستند-سودآوری ، فرصت های سرمایه گذاری مجدد ، ویژگی های عملیاتی غیرقابل تغییر و ریسک مالی.

از آنجا که تحلیلگران از این رویکرد به طور گسترده استفاده می کنند ، برای مدیریت مهم است که قیمت گذاری سهام را در یک لحظه معین درک کند. این رویکرد دارای یک مشکل داخلی است ، زیرا ممکن است تحلیلگران (و سرمایه گذاران) را به دامنه ای که خریدار مظنون به رشد سهام در سال 1972 و 1973 را سوق داد ، سوق دهد-وقتی نسبت قیمت های کل گروه های "قابل مقایسه"شرکت ها بیش از حد بودند.

4- محاسبه کارهایی که شرکت باید با شرایط عملکرد مطلق انجام دهد تا ارزش P-E خاصی داشته باشد.

برای رسیدن به چنین نتیجه گیری ، مدیریت ابتدا باید استدلال نسبت به درآمد خود را در چنین شرایطی ارزیابی کند.

نمایشگاه VIII نسبت های P-E را نشان می دهد که باید بر اساس سودآوری با گذشت زمان ، توانایی سرمایه گذاری مجدد درآمدها و هزینه عدالت 15 ٪ باشد. برای توسعه جداول ، سود سهام در هر سهم را برای هر مجموعه از فرضیات در مورد سودآوری و نرخ سرمایه گذاری مجدد آینده محاسبه کردیم. ما سود سهام را به ارزش فعلی آنها با هزینه فرض شده از حقوق صاحبان سهام تخفیف دادیم ، سپس ارزش فعلی را توسط EPS در سال اول تقسیم کردیم تا به نسبت قیمت های مناسب از نظر نظری برسند. به عنوان مثال ، نسبت برای شرکت نمونه که مدل ارزیابی سود سهام را نشان می دهد 5. 5 (0. 80 $ 4. 44 $) است.

نمایشگاه VIII از نظر نظری مناسب P - E مبتنی بر هزینه عدالت 15 ٪

برخی از الگوهای موجود در این نمایشگاه ، ضد انعطاف پذیر ، می تواند منجر به نتیجه گیری نادرست در مورد ارزان بودن یا عزیز بودن سهام شود. شاید جای تعجب باشد که شرکتی که برای 5 سال آینده در یک تجارت کم درآمد به دام افتاده است ، باید با چند برابر بالاتر از شرکتی که قادر به سرمایه گذاری مجدد 30 ٪ از درآمد خود با بازده 30 درصدی سهام کتاب است ، بفروشد. توضیح این است که سرمایه گذاران انتظار دارند که شرکت اول بهبود خوبی در سودآوری ، سود هر سهم و سود سهام در هر سهم در پایان پنج سال نشان دهد ، بنابراین آنها به طور بخشی از این سهام قیمت گذاری می کنند. نسبت بالا P-E نشان دهنده قیمت بازار بر اساس چشم اندازهای بهتر سودآوری است که بر اساس درآمد کم فعلی تقسیم می شود.

نسبت های درآمد حاصل از درآمد مفید است ، اما فقط در صورت استفاده از مراقبت های قابل توجه استفاده می شود. بخشی از این مراقبت باید درک این مسئله باشد که باید از نظر اساسی اتفاق بیفتد تا یک P-E خاص توجیه شود. جداول مشابه با نمایشگاه VIII می تواند به مدیریت کمک کند تا این درک را بدست آورد.

پیامدهای CFO

بدیهی است که از بازار یک بازی آسان نیست - عملکرد سرمایه گذاران نهادی به آن شهادت می دهد. نتیجه گیری از طریق مدیریت شرکت مبنی بر اینکه بازار در حال ارزیابی نادرست سهام شرکت است ، باید با وجود اطلاعاتی که در دسترس عموم نیست و یا با شواهدی از تجزیه در پردازش اطلاعات ، پشتیبان گرفته شود.

با این حال ، دوره هایی از ناکارآمدی بازار وجود داشته است ، اما بخشی از آن به دلیل عدم تمایل مدیران نمونه کارها به نگه داشتن اوراق بهادار که تفاوت قابل توجهی با سایر مدیران ، رقبای آنها دارد ، ایجاد شده است. در بعضی مواقع ، خودیها همچنین اطلاعاتی را بدست آورده اند که اجازه می دهد زمان سودآوری بازار باشد. بنابراین ، حدس زدن دوم بازار می تواند برای شرکت سودآور باشد. این ضمانت می کند که از طریق یک ارزیابی اساسی سهام بر اساس مدل ارزیابی سود سهام کار می کند. اما این یک بازی سخت است که در آن به خوبی توصیه می شود فرض کنید که قیمت بازار درست است تا زمانی که مدیر ارشد مالی در غیر این صورت اثبات کند.

بازپرداخت از یک ارزیابی دقیق و اساسی محدود به مواردی نیست که سهام به طور نادرست قیمت داشته باشد. غالباً مشکل CFO متقاعد کردن مدیران همکار است که قیمت بازار معقول است یا توضیح می دهد که چرا پیش بینی قیمت های بازار سهام بسیار نامشخص است. ارزیابی مطلق ، بر اساس درک کامل از اصول ، همانطور که توسط تحلیلگران بهتر خارج و توسط برنامه ریزان داخلی مشاهده می شود ، می تواند ورودی مهمی برای این بحث ها باشد.

1. برای بررسی شواهد ، به Irwin Tepper ، "داده های تجربی مربوط به کارآیی بازار سهام" ، #9-279-070 (بوستون: خانه پاکسازی پرونده بین المللی) مراجعه کنید.

2. برای گزارش مدلهای ارزیابی در استفاده در شرکتهای پیشرو در زمینه تحقیقات و سرمایه گذاری نهادی ، به دیوید اف. هاوکینز و والتر جی کمپبل ، ارزیابی سهام: مدل ها ، تجزیه و تحلیل و پیامدها مراجعه کنید (نیویورک: بنیاد تحقیقات مدیران مالی ، 1978).

3. برای بحث در مورد چگونگی تعیین هزینه سرمایه سهام برای یک شرکت ، به دیوید دبلیو مولینز ، "تنوع ، مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه و هزینه سرمایه سهام" مراجعه کنید ، #9-276-183 (بوستون:خانه ترخیص کالا از گمرک موردی).

4. دانیل سلیگمن ، "بازار وحشتناک دو لایه (CONT'D)" ، فورچون ، اکتبر 1973 ، ص. 106

5. ویلیام ا. فروان ، جونیور ، استراتژی مالی: مطالعات در ایجاد ، انتقال و از بین بردن ارزش سهامداران (هوموود ، ایلین ، ریچارد دی ایروین ، 1979) ، ص. 24

6. به جان لینتر ، "تورم و بازده امنیت" ، مجله دارایی ، مه 1975 ، ص. 259 ؛همچنین Franco Modigliani و Richard A.cohn ، "تورم ، ارزیابی منطقی و بازار" ، مجله تحلیلگران مالی ، مار س-آوریل 1979 ، ص. 24

استراتژی‌های اسکالپ...
ما را در سایت استراتژی‌های اسکالپ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ناصر تقوایی بازدید : 53 تاريخ : شنبه 6 خرداد 1402 ساعت: 0:30