اقتصاد جریان اصلی از بین رفته است ، و قیمت هرج و مرج سیاسی است

ساخت وبلاگ

UK GDP

نخست وزیر پیشین انگلیس ، لیز تروس در مورد یک چیز درست بود: ارتدوکسی اقتصادی یک مشکل واقعی است.

متأسفانه ، تجویز وی از کاهش مالیات برای بانکداری ثروتمند و دلگرم کننده کازینو به طرز فاجعه آمیز اشتباه بود. با این حال ، نه نخست وزیر فعلی ، ریشی سوناک و نه رهبر کارگر ، کیر استرمر اگر نتیجه بگیرند که ما نیاز به بازگشت به ریاضت داریم یا اینکه فضایی برای جسورانه وجود نداشته باشد - به ویژه با توجه به انتقال سریع انرژی مورد نیاز ما ، مشکلات انگلستان را حل نمی کنند.

و سیاست همچنان به وظیفه اصلی خود در بهتر شدن زندگی مردم ادامه خواهد داد تا اینکه اقتصاد با چالش های قرن بیست و یکم روبرو شود.

ریشه های هرج و مرج سیاسی فعلی انگلیس حداقل دو دهه به عقب می رود ، تا یک اکنومی ظاهراً رونق بخشیده باشد و بسیاری از مکان ها و افراد را پشت سر بگذارد. ناراحتی ، برای مدتی توسط دولت نخست وزیر وقت تونی بلر که هزینه های عمومی را تقویت می کرد ، پوشانده شد - اما این تصادف مالی به سختی رخ داد.

بازارها خواستار ریاضت اقتصادی شدند و در سال 2010 ، همكاران من و همكاران لیبرال دموكرات من به ارتدوكسی اقتصادی تعلیق كردیم كه كاهش کسری مهم است. با توجه به عدم تمایل محافظه کاران برای افزایش مالیات بر ثروتمندان ، با این حال ، خدمات عمومی ما و کسانی که درآمدهای کم بودند ، بیش از حد بار سنگین مانده بودند.

اما اقدامات عواقب دارد. و کاهش به نام "پس انداز کارآیی" جامعه ما را به مراتب کمتر مقاومت می کند.

سهام تجهیزات محافظ شخصی هنگام برخورد همه گیر Coronavirus از بین رفت و کارگران بهداشتی جلوی ما را به طرز شرم آور محافظت نکردند. محدودیت دستمزد سخت - هرچند ، نه در صدر - زندگی را سخت تر کرد و جامعه را در برابر تاکتیک های تفرقه آور راست راست و لفاظی مهاجران آسیب پذیرتر کرد.

این یک پدیده منحصر به فرد انگلیس نیست. برزیل ، فرانسه ، آلمان ، هند ، ایتالیا ، سوئد ، ایالات متحده و بسیاری دیگر - همه آنها قطبش و پوپولیسم قابل توجهی را مشاهده کرده اند ، با این که زمین راست به دست می آید. حتی هنگامی که یک سیاستمدار اجماع تر از پیش جلوه می گیرد ، حاشیه های باریک فقط یک قدم نامطلوب از آستانه دور هستند.

مشکل این است که به خوبی تشخیص داده شده است ، خواه در سخنرانی نخست وزیر پیشین ترزا می در مورد مقابله با سوزاندن بی عدالتی ها ، نخست وزیر پیشین بوریس جانسون ، لفاظی "سطح بندی" یا خواستار پیشین کار اد میلیبند برای "توزیع پیش بینی". با این حال ، به جای بازگشت به تاریخ برای راه حل ها - خواه از طریق برند سوسیالیسم رهبر سابق جرمی کوربین یا فلاش عقب خرپا به تاچریسم - ما باید محکم روی آینده متمرکز شویم.

وقت آن است که فراتر از تولید ناخالص داخلی به عنوان یک پروکسی برای پیشرفت حرکت کنیم و وسواس خود را با یک متریک پایان دهیم که دارای نقص هایی است که از قبل قبل از سال 1968 ، رابرت اف کندی ، نامزد ریاست جمهوری ایالات متحده در سال 1968 ، این نقد به یاد ماندنی را ایجاد کرد: "این همه چیز را به طور خلاصه اندازه گیری می کند ،به جز آنچه زندگی را ارزشمند می کند. "

استدلال ها به خوبی تمرین می شوند - و بسیاری: تولید ناخالص داخلی بخش عمده ای از مهمترین موارد را نادیده می گیرد. فاجعه باعث می شود تولید ناخالص داخلی بالا برود. این چیزی به ما نمی گوید که چه کسی به چه چیزی می رسد. برای موجودات زنده ، رشد فقط تا حد بلوغ مفید و مطلوب است. و به عنوان یک جامعه ، ما باید از رشد چیزهای دیگر حمایت کنیم-سلامتی و رفاه ما ، فراوانی طبیعت در پارک ها و فضاهای سبز ، مهارت های شکوفایی و عزت نفس جوانان ما و همچنین کنجکاوی جمعی ، خلاقیت، مراقبت و همکاری. ما طبیعتاً حیوانات اجتماعی هستیم و همکاری قدرت تعیین کننده بشریت است.

این همه گیر به ما آموخت که واقعاً چه چیزی مهم است - اگر ما مراقب یادگیری درسها هستیم. مسابقه برای ایجاد واکسن از طریق همکاری بی سابقه ای بین دولت ها ، دانشمندان و تجارت در زمان ضبط حاصل شد. این ویروس با همبستگی عمومی قابل توجه کاهش یافت. و ما هرکدام ارزش چیزهایی را دیدیم که با پول قابل اندازه گیری نیستند. محدودیت های قفل کردن ما به حباب های خانگی امکان پذیر شدیم - نه به خاطر اقتصاد ما ، بلکه به این دلیل که متوجه شدیم شما نمی توانید قیمت را در آغوش بگیرید.

با این حال ، همانطور که رنگین کمان های موجود در ویندوز ما محو می شوند ، کارگران اساسی که ما از آن استفاده کردیم به وضوح کم هزینه و کم ارزش هستند ، و نسل جوان که خیلی برای سالمندان خود تسلیم می شوند احساس می کنند که با آینده ای تاریک روبرو هستند. این مشکلات قبل از Covid-19 مشهود بود ، اما اکنون آنها غیرقابل اجتناب هستند. مسیر فعلی اقتصاد قرارداد اجتماعی را شکسته است که به شدت نیاز به تعمیر دارد.

و در حالی که در آن هستیم، باید ثبات را نیز بازنگری کنیم. اقتصاددانان تصور می‌کنند که ما همیشه به سمت تعادل کشیده می‌شویم، اما با خروج از دوره هولوسن در تاریخ زمین و ورود به آنتروپوسن، با آینده‌ای مبهم‌تر مواجه می‌شویم که شوک‌هایی مانند سیل، آتش‌سوزی، خشکسالی، طوفان و همه‌گیری‌ها بیشتر می‌شوند. زود زود. با این حال، وقتی صحبت از نقش حیاتی محیط زیست در اقتصاد ما می شود، اقتصاد عمداً ناآگاه است - به طرز فاجعه باری.

مدل‌های اقتصادی کنونی بسیار ساده‌نگر هستند - آنها پیامدهای کامل تغییرات آب‌وهوایی را تصدیق نمی‌کنند، و توجه کمی به علائم هشداردهنده اکولوژیکی متعدد در مورد انقراض گونه‌ها، جریان‌های نیتروژن و فسفر، تغییر کاربری زمین و آلودگی شیمیایی می‌شود. همانطور که اقتصاددان پروفسور پارتا داسگوپتا در بررسی سال 2021 خود برای خزانه داری بریتانیا بیان کرد، سواد زیست محیطی باید برای اقتصاد ضروری باشد.

به‌جای ارزیابی ریسک بلایای زیست‌محیطی برای دارایی‌های مالی، باید روی خطرات مادی بیشتری که سیستم مالی برای خانه سیاره‌ای ما ایجاد می‌کند تمرکز کنیم.

اقتصاددانان نیز باید کمی فروتنی نشان دهند. خواه اختراع «بانک‌های گرم» باشد در حالی که شرکت‌های انرژی سودهای بی‌سابقه‌ای کسب می‌کنند، ۳۰ میلیون نفر در پاکستان به دلیل سیل آواره شده‌اند یا گرمای شدید تابستان گذشته که به آتش‌نشانی لندن شلوغ‌ترین روزش از زمان جنگ جهانی دوم را داده است، مردم نیازی به مدرک ندارند. گسست بین تئوری اقتصادی فعلی و تجربه زیسته خود را ببینید.

خوشبختانه، مسیرهای زیادی برای آینده ای وجود دارد که در آن سیستم اقتصادی ما می تواند نقش مثبتی در بازسازی سیاره ما و پرورش مردم آن داشته باشد.

به عنوان مثال، کار الینور اوستروم، اقتصاددان برنده نوبل و حوزه اقتصاد اکولوژیکی، چیزهای زیادی در مورد چگونگی مراقبت از منابع طبیعی محدود دارد. و همانطور که تغییرات جمعیتی بازارهای کار را به چالش می کشد، اقتصاد فمینیستی همچنین دیدگاه تازه ای در مورد چگونگی ارزش گذاری کار مراقبتی - چه با دستمزد و چه بدون مزد - به عنوان پایه و اساس تمام فعالیت های اقتصادی دیگر ارائه می دهد.

در حالی که چشم‌داشتن به افق زمانی طولانی‌تر در تجارت و سیاست بسیار سخت است - با توجه به فشارهای کوتاه‌مدت مداوم گزارش‌های فصلی و انتخابات مکرر - در اینجا، قوانین حاکمیت شرکتی را می‌توان تغییر داد تا به کارمندان و طبیعت یک کرسی بدهد. میز. و کار پیشگام کمیسیونر نسل های آینده در ولز می تواند الهام بخش پاسخگویی سیاسی امروزی به فرزندان و نوه های ما باشد.

فرار از تقاضا برای رشد بی پایان اقتصادی و استفاده از منابع طبیعی نیز مطمئناً یک معضل دشوار است ، اما حتی در اینجا باعث خوش بینی می شود. استادان جیسون هیکل ، جولیا اشتاینبرگر و جورجوس کالیس اخیراً بودجه عمده شورای تحقیقات اروپا را برای کشف مسیرهای اقتصادی پس از رشد کسب کردند و با کنفرانس فراتر از رشد هفته آینده در پارلمان اروپا ، این مسئله به طور محکم در بالاترین سطح اتحادیه اروپا در دستور کار قرار دارد.

سرانجام ، در مورد تغییر سؤال اساسی در مورد سیاست اقتصادی ، ایده پروفسور کیت راوورت از "اقتصاد پیراشکی" ساده و قانع کننده است: طراحی اقتصادی که در دو حلقه یک پیراشکی فعالیت می کند - بنیاد اجتماعی همه افراد دسترسی به آنملزومات زندگی و سقف زیست محیطی مرزهای سیاره ای.

البته ، هیچ کس پیشنهاد نمی کند که همه این موارد را عملی کند. به چالش کشیدن ارتدوکسی خطر تمسخر را به خطر می اندازد ، و حمایت از وضع موجود شرط بندی ایمن تر به نظر می رسد - حتی اگر این مسیر از طریق نقاط اجتماعی و زیست محیطی سقوط کند. همه ایده های تغییر کار نمی کنند ، و دیگران ممکن است معنا پیدا کنند اما غیرقانونی باشند. در همین حال ، منافع واگذار شده قدرتمند هستند و آنها آماده دفاع از موقعیت خود هستند.

با این حال ، این ایده ها هیجان انگیز هستند و دوره برای ترسیم وجود دارد. این اقدامات هر یک از ما است - چه به عنوان دانشگاهیان ، رهبران مشاغل ، فعالان ، روزنامه نگاران ، متفکران یا شهروندان - که یا ما را به سمت بن بست فعلی سوق می دهد ، یا به یافتن مسیر بهتری برای اقتصاد مناسب کمک می کندبرای آینده.

استراتژی‌های اسکالپ...
ما را در سایت استراتژی‌های اسکالپ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ناصر تقوایی بازدید : 898 تاريخ : چهارشنبه 15 شهريور 1402 ساعت: 8:01