خیلی بزرگ برای به چالش کشیدن؟

ساخت وبلاگ

به نظر من بسیار نگران کننده است که صنعت فناوری 9 ٪ از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده را نشان می دهد و تنها پنج شرکت بزرگ فناوری 25 ٪ از S& P 500 را تشکیل می دهند. قبل از Covid ، بیشتر رشد در بورس سهام از Big Tech (نه ترامپ) ناشی می شود. مدیریت…). اکنون ، از آنجا که اقتصاد ایالات متحده انواع و اقسام WACKY است ، Big Tech همان چیزی است که چانه بازار سهام را بالای آب نگه می دارد. در این فرآیند ، Big Tech بیشتر و بیشتر از بازار سهام حساب می کند.:: gulp ::

اگر سرمایه داری و بازارهای سهام چیز شما نیستند ، به راحتی می توانید شانه های خود را در این کار خرد کنید. اما بازار سهام از نظر روشهای عمیق (و نگران کننده) برای زندگی آمریکایی زیرساختی است. اساتید: موقوفات دانشگاه به قوی ماندن بازار سهام بستگی دارد. بنابراین چند برنامه بازنشستگی باقیمانده (کارگران دولت HIIII!) انجام دهید. S& P 500 نیز تقریباً برای همه برنامه های بازنشستگی و بسیار مهم در مورد جمعی ما ، ثبات خود دنیای بانکی مهم است. اقتصاددانان تمایل دارند هر زمان که در مورد اینکه چه تعداد چیزها به "سلامت کلی اقتصاد" که به طور فزاینده ای به تعداد کمی از شرکت های بزرگ فناوری وابسته است ، از من بترسند از من بترسند. و اوه پسر آیا آنها گرما را احساس می کنند تا اقتصاد را در هم بکشند.

در داخل صنعت فناوری ، یک محاسبه عجیب دیگر وجود دارد. جبران خسارت کارمندان با وضعیت بالا در فناوری نیز به بازار سهام متصل می شود. به دلیل جنگ های استعدادیابی ، شرکت های فنی هنگام سقوط سهام آنها به دلیل اینکه کارمندانشان هیچ انگیزه ای برای ماندن ندارند ، وحشت می کنند زیرا این امر جبران خسارت آنها است. جنگهای استعدادیابی انواع و اقسام انگیزه های منحرف دیگر دارند. به عنوان مثال ، شرکت ها از ترس اینکه به جای دیگری بروند ، انگیزه کمی برای سرمایه گذاری در آموزش افراد ندارند. و جای تعجب آور نیست که شرکت های فنی در تلاش برای پرداخت حقوق کلاسهای خاص کارگران توطئه کردند تا در یک جنگ استعدادی چند ساله با یکدیگر قرار نگیرند.

با توجه به اینکه جنگهای استعدادیابی در سالهای اخیر چقدر شدید بوده است ، من نمی توانم کمک کنم اما مجذوب اخراج های جمعی می شوم که اکنون در فناوری اتفاق می افتد. در طی چند ماه گذشته ، شرکت ها با دم خود بین پاهای خود پیش می روند و می گویند که بیش از حد استخدام شده اند ، به همین دلیل آنها نیاز داشتند تا مردم را کنار بگذارند. اما آیا همه آنها واقعاً دقیقاً همان کار را انجام دادند؟یا اینجا بیشتر اتفاق می افتد؟

در یک متن کلاسیک در جامعه شناسی ، Paul Dimaggio و Woody Powell ایده ای به نام "ایزومورفیسم نهادی" را ترسیم کردند که در آن آنها تأکید کردند که چگونه شرکت ها و سایر ترتیبات نهادی بزرگ در هم ترازی با یکدیگر حرکت می کنند. آنها شیوه های هماهنگی ، تقلید و فشارهای هنجاری را توصیف می کنند. به عبارت دیگر ، دلایل ساختاری وجود دارد که باعث می شود شرکت ها در کل بخش ها تمایل به انجام همان کار ناخوشایند داشته باشند.

این ممکن است استخدام بیش از حد جمعی را توضیح دهد ، اما من نمی توانم کمک کنم اما تعجب می کنم که آیا ما نیز در حال مشاهده وارونگی پویایی دستمزد هستیم. با حرکت جمعی به یکباره ، شرکت های فناوری نیز مکث بزرگی را در مورد جنگ های استعدادیابی (خارج از تعداد کمی از نقش های بسیار خاص) قرار می دهند. در حال حاضر ، ترس گسترده ای از از دست دادن شغل در صنعت فناوری وجود دارد. در پاسخ ، کارگران فناوری در حال ماندن هستند. آنها به جایی نمی روند. مگر اینکه آنها مجبور شوند.(به طور تصادفی: آیا به دلیل اخراج ، در طی چند سال شاهد هجوم گسترده ای در استارتاپ ها خواهیم بود؟)

من نمی دانم که رهبران فناوری فکر می کنند که این تهدید بیشتر و بیشتر اخراج ها باعث می شود کارگران بتوانند با اهداف شرکت سخت تر ، سریعتر و مطابق با اهداف شرکت کار کنند. ترس یک انگیزه است. آیا رهبران فناوری معتقدند که این مؤثر است؟علاوه بر این ، آیا؟آیا کارگران باقیمانده به ایجاد ارزش این شرکت ها با نرخ های سریعتر کمک می کنند که به نفع اقتصاد است؟یا آیا ترس ایجاد انواع خارجی در این شرکت ها است؟من صادقانه نمی دانم. من منتظر تحقیقات مدرسه B هستم!

در میان هرج و مرج در صنعت فناوری ، ما هوش مصنوعی داریم. هوش مصنوعی اغلب به عنوان علت هرج و مرج توصیف می شود ، اما من نمی توانم کمک کنم اما تعجب می کنم که آیا این فقط قلاب است. هوش مصنوعی انواع تصورات را ارائه می دهد. و تصورات برای بالا بردن بازارهای سهام لازم است. مردم می خواهند تصور کنند که این فناوری جدید جامعه را دگرگون می کند. آنها می خواهند تصور کنند که این فناوری جدید اقتصاد را به طور کلی تقویت می کند (حتی اگر چند شرکت مجبور به مرگ شوند).

بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی و مورخان به دلایلی که برای من حس می کند ، منتقدان هوش مصنوعی هستند. به عنوان مثال ، فن آوری ها از لحاظ تاریخی نابرابری های ساختاری موجود را دوباره اصلاح کرده اند. با این حال ، ترسناک که من را فریب می دهد این است که از درون خود جامعه فنی هوش مصنوعی بیرون می آید. مکالمه تهدید وجودی موضوعی است که از نظر متفاوتی متفاوت است ، اما یکی از جنبه های آن در اینجا مرتبط است.

بسیاری از افراد در جامعه فناوری هوش مصنوعی معتقدند که AIS خود کدگذاری انسان را از وجود خود رمزگذاری می کند و انسان را تابع AIS می کند. این در بسیاری از سطوح بسیار جذاب است. ناکامی تاریخی در تشخیص چگونگی بارها و بارها انسان ها را به طور مکرر انسان های فرعی ساخته است ، بدیهی است که اولین ناله من است. با این حال ، به طور خاص در مورد این وضعیت ، عدم موفقیت در وضعیت فوق العاده بالا ، افراد با ارزش خالص بالا در این است که چگونه صنعت فناوری باعث شده است که مردم از قبل در یک زمینه سرمایه داری فرعی شوند.

کمی به هم بزنید و این افراد در مورد چگونگی محکوم کردن برنامه نویسان صحبت خواهند کرد. و من نمی توانم کمک کنم اما مجذوب اضطراب آنها می شوم. در مرکز این تهدید وجودی تهدیدی برای وضعیت ، قدرت و سلطه آنها است. آنها می ترسند که آنها تابع دستگاه شوند (یا سایر تنظیمات سیاسی؟). اما آنها این کار را بر روی همه بشریت انجام می دهند بدون اینکه از راه هایی که بسیاری از افراد در حال حاضر احساس می کنند تابع یک دستگاه هستند ، یعنی یک ترتیب خاص سرمایه و قدرت که فوق العاده سرکوبگر است ، قدردانی کنند.

بنابراین من به این سؤال باز می گردم: چه مقدار از وحشت علوم کامپیوتر یک ربات AI در واقع از اضطراب ناشی می شود که وضعیت ، قدرت و ثروت آنها مورد تهدید قرار می گیرد؟(و به همین ترتیب ، آژانس آنها ... اما این موضوعی برای یک مورد دیگر است.)

من سعی می کنم صخره ها را روشن کنم و از ادامه اعتیاد به مواد مخدره AI که در حال آشکار شدن است و آنچه واقعاً برای من ایستاده است ، لایه ها و لایه های اضطراب است. اضطراب کارگران فناوری در مورد دقت شغلی و خطر وجودی. اضطراب رهبران فناوری در مورد رقابت سازمانهای آنها. اضطراب کارشناسان امنیت ملی در مورد ترتیبات ژئوپلیتیکی. اضطراب دانشمندان آب و هوا در مورد هزینه مبارزات GPU که از معدن رمزنگاری فراتر رفته است. اضطراب اقتصاددانان و سیاستمداران در مورد اصول اقتصاد.

بنابراین من تعجب می کنم ... نتایج یک نظم اجتماعی مبتنی بر اضطراب در سنگ بنای اقتصاد ، بافت اجتماعی و تنظیمات سیاسی (GEO) چیست؟تاریخ در اینجا راحت نیست. بنابراین به من کمک کنید ... چگونه دیگر باید به این ترتیب فکر کنم؟و چه چیز دیگری در این آشفتگی در هم می چسبد؟بیشتر و بیشتر ، من فکر می کنم که وسواس بیش از AI یک حواس پرتی استراتژیک بیش از یک روش مؤثر برای مقابله با واقعیت اجتماعی فنی ما است.

استراتژی‌های اسکالپ...
ما را در سایت استراتژی‌های اسکالپ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ناصر تقوایی بازدید : 34 تاريخ : چهارشنبه 15 شهريور 1402 ساعت: 7:38